- 02126711303
- info@omidan.institute
- شنبه تا چهارشنبه از ۸ صبح الی ۱۷ عصر
[vc_row][vc_column][vc_column_text css=”.vc_custom_1565078463695{margin-bottom: 0px !important;}”]
• می خواهند مسئول باشند
• می خواهند رئیس باشند
• می خواند به دیگران بگویند که چه کاری انجام دهند
• سازمان دهندگان عالی هستند
• آدم های نتیجه گرایی هستند
• از آدم های بهانه گیر نق نقو متنفر هستند و
• پول تنها چیزی است که به آن اهمیت می دهند!
شخصیت های قرمز بیشترین پول را در بازاریابی شبکه ای به دست می آورند. مسلما آبی ها با افراد بیشتری صحبت خواهند کرد. اما قرمز ها تیم شان را سازماندهی می کنند وبه دنبال گرفتن نتیجه هستند.
همه دوست دارند که یک لیدر قرمز در تیم شان داشته باشند. چرا؟ چون آن ها می توانند بدون هیچ درخواست یا کمکی از طرف شما، همه کارها را به روش خودشان انجام دهند.
اگر شما یک لیدر قرمز در تیم تان نداشته باشید، چه کسی جلسات را سازماندهی می کند؟ زردها که نیستند. آن ها خواهند گفت: (( باشه، بیایید یک جلسه برگزار کنیم. به شکل نیم دایره می نشینیم، سرود شرکت را با هم می خوانیم، و شیرینی می خوریم
بعدش می توانیم تصمیم بگیریم که در جلسه چه کار کنیم. شاید بهتر است که بگذاریم یک نفر دیگر جلسه را سازماندهی کند و کارها را به او بسپاریم و ما فقط کمکش کنیم.))
ابی ها چطور؟ هی، آبی ها نمی توانند دو موضوع را پشت سر هم به نتیجه برسانند، چون مدام از این شاخه به آن شاخه می پرند. هیچ کس دوست ندارد لیدر های آبی مسئول سازماندهی کاری شوند. دلیل اهمیت شخص های قرمز همین است. آن ها مسئولیت ها را به عهده می گیرندو کارها رابه نتیجه می رسانند. شخصیت های قرمز را درمیان افرادی همچون رئیس ها، مدیران و سیاستمداران می توان دید. بله، سیاستمداران قرمز هستند. آن ها می گویند: (( به من رأی دهید تا به شما بگویم که چه کار کنید.))
به قرمزها برای سازماندهی کارهای مجموعه نیاز دارید. برای مثال، اگر بخواهید مسئولیت برنامه ریزی و برگذاری یک مراسم را به یک نفر بسپارید، آیا یک شخص زرد را انتخاب می کنید؟ او ممکن است بگوید: (( اوه، گربه ام مریض بود. نتوانستم باشیرینی پز صحبت کنم، برای همین کیک تان به جای سفید زرد شده. بیچاره قناد، چند هفته پیش سگش را گم کرد و از آن موقع حالش خوب نیست.))
نه، شما به یک شخصیت قر مز نیاز دارید. کسی که تمام سعی اش را می کند که عروسی تان بدون هیچ مشکلی و بسیار منظم برگزار شود.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][mk_image src=”http://www.omidanhozoor.com/wp-content/uploads/2019/07/maghale-omidan.png” image_size=”full” align=”center”][/vc_column][/vc_row][vc_row][vc_column][vc_column_text css=”.vc_custom_1565078561793{margin-bottom: 0px !important;}”]
مارگارت تاچر، نخست وزیر انگلستان قرمز بود. او از رودررویی با مردم ابایی نداشت. کار خودش را می کرد.
دونالد ترامپ قرمز است. او همیشه به پول فکر می کند. اگر کسی انتظاراتش را برآورده نکند، برای گفتن این جمله که ((شما اخراجید)) هیچ تردیدی به خود راه نمی دهد.
ورزشکاران طراز اول و آدم هایی که شخصیت محکم و به نوعی مغرورانه دارند قرمز هستند. آن ها می خواهند در همه چیز اول باشند.
آقای بارنز، صاحب حریص نیروگاه هسته ای در کارتون سیمپسون ها قرمز بود. همچنین دیو در کارتون دیو و دلبر قرمز بود.
لوسی، در کارتون بادام زمینی ها چطور؟ او می خواست رئیس باشد و به چارلی براون و دیگران بگوید که چه کار کنند. همیشه در پی آن بود که نظر بدهدو نصیحت کند. لوسی کاملاً قرمز بود.
قرمزها هم گوش نمی کنند
زردها هموراه دغدغه ی کمک به مردم را دارند. آبی ها همیشه دغدغه ی خوشگذرانی دارند.( آبی ها در بازاریابی شبکه ای بیشتر از همه خوش می گذرانند). قرمز ها همیشه دنبال پول هستند. اما قرمز ها گوش نمی دهند.
قرمز ها گوش نمی کنند؛ چون همه ی جواب های درست را می دانند. چرا آن ها باید به نظرات ناچیز و کم اهمیت ما گوش دهند، در حالی که از قبل همه چیز را می دانند؟ قرمزها هرگز اشتباه نمی کنند….. در هیچ کاری.
معنایش این است که اگر لیدر قرمز در تیم تان دارید، آن ها به شما گوش نخواهند کرد. آن ها خودشان می دانند که کسب و کارشان را چگونه بنا کنند. چطوری آن را اداره کنند و چطوری تیم شان را بسازند.
اگر صحبت های لیدر بالادستی شما شبیه حرف های زیر باشد، معلوم می شود که لیدرتان قرمز است:
(( خیلی خب بچه ها، دور هم جمع بشوید. این ۵۰۰ تا مشتری باید از مجموعه ما خرید کنند. می خواهیم فردا صبح یک لیست ۲۰۰ نفری از بهترین مشتری ها روی میزم باشد. و می خواهم همه تان هر روز ۵۰ تماس با بازار سرد داشته باشید. در ۳۳ تا خانه را بزنید و در هر جلسه پرزنت دونفر با خودتان بیاورید. این روش من است. دوست ندارید، بفرمایید……… راه باز است.))
قرمزها عاشق رقابت و شهرت هستند.
از آن جا که قرمزها اهل رقابت هستند، بیشترین پول را در می آورند. آن ها عاشق رقابت کردن هستند. اگر پاداشی در کار باشد، قرمزها دنبال بردن آن جایزه هستند. آن ها جایزه را به عنوان ویترینی برای نمایش اسم شان می خواهند.
اگر یک قرمز در مسابقه ای مقام چهارم را کسب کند، رتبه های پنجم، ششم، هفتم، هشتم، نهم و دهم مسابقه را صدا می زند و می گوید: (( هی، بازنده ها، جایگاه منو ببینید.))
بله، قرمزها عاشق بردن هستند.
دوست دارید ببینید که یک قرمز چگونه یک جایزه را می گیرد؟
وقتی که یک قرمز جایزه ای را در یک جلسه بزرگ می گیرد، می گوید: (( ممنونم بابت این جایزه، برای به دست آوردنش سخت کار کردم و لیاقتش را دارم. شما همه بازنده اید.))
دوست دارید ببینید که یک شخصیت زرد همین جایزه را چطوری می گیرد؟
او این جایزه را می گیرد و گریه کنان می گوید: (( آه………………. من واقعا لیاقت این جایزه را ندارم. باید این را به ماری بیچاره بدهیم. او یک گربه مریض توی خانه دارد واین جایزه می تواند حالش را بهتر کند.))
دوست دارید ببینید که یک شخصیت آبی این جایزه را چطوری می گیرد؟ او جایزه را می گیرد و بلافاصله با سرعت ۲۰۰ کیلومتر در ساعت شروع به حرف زدن می کند و می گوید: (( جایزه! این مرا یاد سفرم به دیزنی ورلد می اندازد. در آن جا به ما نوشیدنی هایی دادند که چتر های کوچکی روی شان بود. می دانید کی کنارم نشسته بود؟ او کفش هایش را از همان جایی گرفته بود که خاله ام خریده بود. درست کنار آن فروشگاه جدیدی که می سازند. قرار است یک سالن بولینگ فوق العاده در آن جا بسازند. خیلی مشتاقم در آن باشگاه بازی کنم.))
شما به همه این رنگ ها نیاز دارید.
بله، شما به قرمزها در تیم تان جهت سازماندهی و متمرکز نگه داشتن افراد نیاز دارید. شما برای این به آبی ها نیاز دارید که افراد جدید زیادی را به سازمان تان وارد کند. علاوه بر این، آبی ها جلسات شما را هیجان انگیز تر و سرگرم کننده تر می کنند. آن ها بیشتر به (( بمب هیجان)) مشهورند. همچنین به زردها نیاز دارید تا از اعضای سازمان حمایت و به آن ها کمک کنند. آنها مایه آرامش و رضایت مجموعه هستند. هر سه رنگ لیدرهای خوبی می شوند.
آن مهمانی را یادتان هست؟ وقتی که یک شخصیت قرمز به ان جا برود چه می شود؟
خب، قرمز در اتاق مهمانی قدم می زند، بلافاصله مسئولیت را به عهده می گیرد. میکروفون را در دست می گیرد، میزها را دوباره مرتب می کند، به همه می گوید کجا بنشینند، و برنامه عصر را اعلام می کند.
قرمز ها برای پذیرش مسئولیت انواع امور و سازمان دهی آن ها ساخته شده اند. این ویژگی خیلی اهمیت دارد.
شخصیت های قرمز، قرمز هستند.
وقتی که با یک شخصیت قرمز صحبت می کنید، متوجه می شوید که او خودش فکر می کند که زرد است! کافی است از او درباره رنگش بپرسید. جواب می دهد: (( اوه، من زردم. همه اش به این بازنده های بیچاره کمک میکنم تا کار درست را انجام دهند. این خنگ ها ، حتی نمی توانند کارهای خودشان را بکنند. من آن ها را مدیریت می کنم تا بتوانندکاری انجام بدهند.)) بله، این قرمزها خیال می کنند که زرد هستند، اما ما که بهتر می دانیم.
مهارت در این است که شخصیت قرمز را سریع تشخیص دهید.
خوشبختانه این هم سخت نیست.
اگر در موقعیتی بودید که هضم یک مسئله ای برایتان سخت بود و یک نفر با اطمینان به شما گفت: (( قضیه این است که ….)) احتمالاً دارید با یک قرمز صحبت می کنید. به این کلمه ها دقت کنید:
پول
قدرت
ثروت
رقابت
بازنده ها
غرغروها
نتیجه
کنترل
رئیس
رهبر
تصور
و اگر با یک مشتری در حال صحبت هستید و او به شما بگوید:
(( وراجی کافیه. برو سر اصل مطلب. برای به دست آوردن هزار دلار باید چندتا زیرمجموعه داشته باشم؟))
این یک سرنخ است. این شخص قرمز است.
یادتان باشد که دنبال این ویژگی ها بگردید:
آن ها آدم های (( نتیجه گرایی)) هستند. از شما اطلاعات می خواهند، به ویژه اطلاعات مالی.
آن ها همیشه (( به پول فکر می کنند)) از پول برای اندازه گیری موفقیت شان در تجارت استفاده می کنند. بنابراین، وقتی شما می گویید: (( پول هنگفت)) دارید به زبان آن ها صحبت می کنید.
آن ها سازمان دهندگان خیلی خوبی هستند؛ به همین دلیل است که بفه قرمزها در تیم تان نیاز دارید. چه کسی می تواند جلسات و کارگاه های آموزشی را سازمان دهی کند؟
آن ها دوست دارند رئیس باشند. آن ها وقتیکه مسئول باشند، بهترین بازدهی را دارند. قرمزها نمی توانند دنباله رو باشند. آن ها عاشق این هستند که به دیگران بگویند که چکار کنند.
سر راه آن ها قرار نگیرید.
قرمز ها سیستم خودشان را دارند، تیم خودشان را ، کمپین خودشان و … وظیفه شما این است که سر راهشان قرار نگیرید و تا جایی که می توانید از آن ها حمایت کنید.
قرمز ها می خواهند کار ها را به (( شیوه ی خوشان)) انجام دهند. چون مفهوم همانند سازی و تکثیر را درک کرده اند. آن ها دنبال این نیستند که از شما پیشنهاد یا دستور بگیرند.
اگر سر راه ان ها قرار نگیرید، چه سودی نصیبتان خواهد شد؟
خب، اولا آن ها خودشان به مشکلات تیم شان رسیدگی می کنند. آن ها مشکلات را به شما ارجاع نمی دهند.
ثانیاً، فروش ان ها بالا می رود. در نتیجه، درآمد شما بیشتر می شود. پس بنشینیدو لذت ببرید.
چگونه یک شخصیت قرمز را به جلسه ی معرفی دعوت کنیم؟
این هم یک مثال طبیعی از این که چگونه با یک شخصیت قرمز به زبان طبیعی خودش صحبت کنید؟
دوباره تنها کاری که باید بکنید این است که از آن ها دعوت کنید که به جلسه ی پرزنت شما بیایند؛ اما این درخواست را به زبانی می گویید که آن ها متوجه می شوند.
(( فردا شب یک جلسه پرزنت داریم. انجا باش. می خواهیم درباره پول صحبت کنیم، پول زیاد. صحبت سر آب باریکه نیست، صحبت از ثروت میلیاردی است.))
(( این فرصتی است که رئیست را اخراج کنی و رئیس خودت باشی. فرصتی که برای خودت یک سازمان داشته باشی و به اعضای سازمانت بگویی که چه کار کنند. با این فرصت می توانی در شهر خودت نفر اول باشی و شهرتی که لیاقتش را داری به دست آوری. تازه می توانی با درآمدی که از این جا به دست می آوری ماشین رویاهایت را بخری و سوار ماشینت شوی و دور شهر بچرخی و مثل یک جنتلمن حال کنی.))
فقط قرمزها این حرف ها را درک می کنند. وقتی این حرف ها را به آن ها می زنید انگار که دارید ذهن شان را می خوانید. آن ها موافقند…. دیگر جای بحث کردن نیست…. آن ها زودتر به جلسه ی پرزنت شما می آیند و در ردیف اول می نشینند.
اگر شما قرمز نیستید، این جملات را درک نمی کنید. در واقع، اگر زرد باشید دارید فکر می کنید که (( اوه، این خیلی بی رحمانه است.))
اما این زبان شخصیت های قرمز است.[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]
آدرس : تهران،روبروی پارک نیاوران،مجتمع اداری تجاری اطلس مال، طبقه A4 ، واحد 14
تلفن : 02126711303
پشتیبانی فنی : 09129582007
موسسه امیدان حضور جوان نهادی است مستقل که در زمینه ی انجام فعالیت های پژوهشی و مطالعاتی با هدف توسعه و تعالی ایران عزیزمان در سال 1395 به ثبت رسمی رسیده است. عموم فعالیت های امیدان حضور جوان در حوزه های علمی فرهنگی تحقیقاتی و نیکوکاری جامعه می باشد. ما به جوانان این مرز و بوم ارزش بسیار قائلیم و اعتقاد داریم با نیروی جوان و دانش روز در کنار بهره مندی از تجربه ی بزرگان، می توانیم ایران را بسازیم.